سلام دوستای خوبم خوبین؟من که خیلی خوبم!
عیداتونم پیشا پیش مبارک باشه...
این چند وقت درگیر جابجایی های زیادی شدم
هم روحی هم جسمی...
تا بالاخره جابجا شدم...
یه خونه بکرو رویایی!!
یه رویای بکرو فانتزی...
اینجا:
منم و یه پنجره رو به فضای سبز و زرد پاییزی یه مزرعه
با صدای غر و لند گاوا که صبح به صبح میاد!
صدای قد قد مرغ و قوقولی قوقوی خروس لاری!
صدای غازایی که شاید روز عید قربون یکی شون
قربونی شه!
اینجا :
نیمه شبا هم صدای شر شر آب رودخونه که میریزه
توی راه آب آبیار شبانه!
صدای جیرجیرکا و نم بارون پاییزی...
آخ خدایا !
چقدر اینجا رو دوست دارم !!!!
از اینکه از هیا هوی آدما و ناله های بی پولی و نداری
وکوفت و مرضاشون دورم...
از اینکه از ترافیک ماشینای آهنی بی احساس پنجره بسته
بوق بوقی و سرتا پا فخر و ناامیدی و بیچارگی هاشون
دورم...
از اینکه زندگی یکنواختی رو تجربه نمیکنم...
از اینکه منو توی این خونه پذیرفتن و از خانوادم که
اجازه این جابجایی رو به من دادن
خیییلیییییییییی خوشحالم ....
اینجا منم و کامپیوترم و وایمکس
و یه تنهایی وصف نشدنی....
پیش خودت فکر نکنی دیونه شدم
نه !
توی دنیایی که دلم خواسته دارم زندگی میکنم...
خلاصه
جات خالی...